دنیای بها |
|||
سه شنبه 7 تير 1390برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : بها
قارچ، میوهای از تیرهی رویندگان قارچی است؛ مشابه سیبی بر یکی درخت. بیشتر قارچها، بهدلیل تشکیل کولونی به جذب مواد مغذی از چوب، برگهای فرو افتاده و ترکیبات موجود در خاکو غیره، قابل مشاهده نیستند. به عنوان یک مجموعه، قارچها میتوانند بر سطح هر منبعی کهدارای کربن باشد، به شکل لایهای رشد کنند. یک گیاه قارچی از تارهای شاخه شاخه ولولهای شکل متعددی تشکیل شده است که Hyphae نام دارند. مجموعه Hyphae ها رامیسیلیوم مینامند. بسیاری از گیاهان قارچی، که برخی از قارچها را نیز شامل میشود،Soprophyte (پودهزی) هستند و غذای خود را با تشکیل کولونی بر ترکیبات ارگانیک مردهبدست میآورند. اگر یک میسیلیوم پژمرده شود، همچنان انرژی کافی را برای باز تولید خود داراخواهد بود. هنگامی که ترکیبات دما، رطوبت نسبی، میزان دیاکسید کربن و...همگی مناسبباشند، گیاهان قارچی ساختار پیشرفتهای را سازمان میدهند که همان قارچ آشناست. قارچها،میلیونها هاگ را میپراکنند که عملی مشابه دانهی گیاهان دارند. شماری از این قارچهایپودهزی، برای قارچهای قابل خوردنی که به عمل میآورند، کشت میشوند. دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:49 :: نويسنده : بها
نعناع mint
اندام داروئی: قسمتهای هوائی گیاه شامل برگ و سرشاخههای گلدار به صورت تازه و برگ خشک شده است دامنۀ انتشار: در ایران، در آذربایجان نزدیک تبریز و در بلوچستان به طور خودرو میروید. علاوه بر این در ارومیه، خوی، بابل، بابلسر و تنکابن میروید . اجزاء متشکله: در گونه M. Spicata مقدار اسانس کمتر از گونۀ Piperata میباشد. در گزارش بررسیهای شیمیائی دیگر اطلاعات زیر بدست آمده است: در گونههای M.Longifollia huds و M.Spicata L. ماده کارون وجود دارد ولی در گونههای M.aquatica، M.arvensis، M.piperata و M.Pulegium ماده کارون وجود ندارد. در گونه M.Spicata در اسانس آن مادۀ کارواکرول وجود ندارد. مقدار محصول اسانس در حدود 80 کیلوگرم در هکتار است که مقدار کارون آن 7/68 ـ 66 درصد است. علاوه بر این دارای لیمونن و دیپانتن و دیهیدرو کاروئول و استرها بوده است. خواص درمانی: نیرودهنده، محلل و مقوی معده، ضد سرفه، ضد تشنج، قابض، محرک، مسکن و آرامبخش، خنککننده، معرق و قاعدهآور است. از نعنا برای رفع نفخ، درد شکم، اسهال، سوء هاضمه، ناتوانیهای روده، قلب، سرماخوردگی، انفولانزا، سینوزیت، ناراحتیهای اعصاب در بچهها، خونریزی از بینی و بعنوان ضد سم در مورد گزیدگی و نیش حشرات، بیماریهای بینی و گلو، سردرد و دردهای چهره استفاده میشود. در بیماریهای بانوان و احتباس دردناک بدون دفع ادرار مصرف میشود. موارد استعمال در پزشکی گذشته: نعناع طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت نسبتاً گرم و خشک میباشد که در عین حال خشکی آن زیاد نیست و آثاری از رطوبت نیز در آن وجود دارد. از نظر خواص در تمام موارد از پونه قویتر است. به طور کلی گیاهی است گرمکننده، مقوی دل، رقیقکنندۀ خون غلیظ و مسکن. آثار فارماکولوژیکی: نعنا تنفس را سریع کرده و بدن را گرم میکند و ترشح مخاط را کم میکند و موجب نقصان ترشح میگردد ولی در عین حال ادرار را زیاد میکند و تعریق پوست را افزایش میدهد. به همین علت آن را در موراد اختلالات ضعفی و عصبی معده و در هنگام شیوع وبای التور استعمال میکنند. اسانس نعناء با شل کردن اسفنگتر تحتانی مری و کم کردن کشش سطحی محتویات معده موجب اثر ضد نفخ میشود. همچنین با تحریک غدد گوارشی و افزایش ترشحات اسیدی و آنزیمی به عمل هضم کمک مؤثری مینماید.
عرق آویشنOrigan
بهترین و موثرترین آن آویشن شیرازی است كه موجب از بین رفتن كلسترول خون و جمع كردن رطوبات اضافی معده و بلغم بوده و مانع از تبخیر زیادی بخارات شده و مسكن درد دندان و دردهای عارضی از نیروی بدن در مواضع تكیهگاهی مفاصل بوده و دردهای مثانه و رحم و مجاری ادرار را با نیروی تریاقیت خود از بین میبرد كاكوتی نیز از انواع مختلف آویشن است كه دارای خواص مشابه و اعمال یكسانی است هضم كننده و باد شكن و مقوی معده و ضد جوش سر و صورت و بدن و مدر و قاعدهآور و ضد درد مفاصل و معده و ضد كرم و دم كرده برگ آن برای شب ادراری كودكان مفید است عرق آویشن در درمان عفونتها و قارچها و عفونتهای رودهای موثر است عرق آویشن بدلیل حبس اسانس فرار در خود تند و معطر میباشد و تاثیر آن بر روی درمان گلودردهای چركین بشرط آنكه حداقل یك ساعت یك بار غرغره شود بسیار سریعتر از پنیسیلین و آنتیبیوتیكها دیگر میباشد و از آن گذشته عوارض منفی این داروهای ضد حیات را ندارند غرغره آن از صبح كه شروع شود تا شب به درمان كامل عفونت گلو میانجامد در حالیكه استفاده از آنتیبیوتیكهای شیمیایی باعث مزمن شدن عفونتهای گلو و سینوسها میشود و استفاده از آنتیبیوتیكها در نوزادی و پس از آن معمولا به حساسیتهای فصلی و به آسم منجر میشود و از دیدگاه طب سنتی برخورد با عفونتها بوسیله آنتیبیوتیكها در اغلب موارد مردود و محكوم به ضرر و زیان و خسارتهای جبرانناپذیر میشود رازیانه FENNE رازیانه از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است . ریشه رازیانه گرمتر از بقیه قسمت های گیاه است . باریجه galbanum
زمان جمعآوری: با توجه به اینکه گیاه منوکارپ میباشد باریجۀ اشکی در سال آخر رویش که ساقه ایجاد میشود بدست میآید و به منظور جمعآوری باریجۀ عسلی برش عرضی یا طولی ریشۀ گیاهان از اواخر خردادماه به مدت 2 ماه بر حسب شرایط اقلیمی مناطق مختلف انجام میگیرد. بوتۀ باریجه در سن 6ـ7 سالگی در پی بارندگی زمستانی قابل توجه، رشد و نمو مناسبی خواهد داشت و در بهار ساقههای هوائی گلدهنده تولید میکند و در این صورت با تراوش شیرابه به صورت طبیعی یا با ایجاد خراش بر روی ساقۀ آن، امکان بهرهبرداری باریجۀ اشکلی فراهم میشود. در برداشت باریجۀ عسلی یا باریجۀ نرم، ابتدا خاک پای بوتههای سه ساله به بالا کنار زده میشود. بعد از تمیز کردن یقۀ گیاه روی سطح جانبی ریشه برش عرضی ایجاد میکنند. برای حفاظت از باران و تابش نور خورشید روی آن سایهبان ایجاد میکنند باید دقت شود تا لایۀ زایندۀ باریجه در محور میانی گیاه از بین نرود و حداکثر 3 برش ایجاد شود، به طوریکه بیش از یک سوم مقدار ریشه را در برنگیرد. شیرابه ترشحه بعد از یک هفته با ابزار مخصوص برداشت میشود و در حلب جمعآوری میگردد. پس از برداشت محصول بسته به کوچکی یا بزرگی و قدرت شیردهی و شادابی بوته برش دیگری داده میشود. از اینرو برداشت شیرابه باریجه از هر بوته بین 150 ـ 50 گرم متغیر است . دامنۀ انتشار: گیاه باریجه عموماً در کوهستانها و ارتفاعات بالای 2000 متر مناطق زنجان، تهران (شهرستانک)، دماوند و چهارمحال و بختیاری رویش دارد . مواد متشکله: الئوگم رزین باریجه دارای 5ـ3 درصد اسانس، 70ـ50 درصد رزین، 40ـ20 درصد مواد صمغی، 10ـ1 درصد رطوبت و مواد معدنی میباشد . اسانس باریجه از 7 گروه ترکیبات مختلف تشکیل شده است: 1ـ هیدروکربن ـ کارن و هیدروکربنهای دیگر مانند میرسن، پاراسیمن، لیمونن، ترپینولن . 2ـ الکلهای مونوترپنی و استات 3ـ سزکوئی ترپنها 4ـ آزولنها 5ـ استرهای تیول 6ـ پیرازینها 7ـ هیدروکربنهای با اسکلت غیرترپنی: استرهای تیول، پیرازینها و هیدروکربنهای با اسکلت غیرترپنی ترکیباتی هستند که با مقادیر کم و ساختمانهای کاملاً متفاوت مسئول بوی مخصوص و قوی باریجه هستند . مواد صمغی باریجه حاوی کربوهیدراتهای گالاکتوز، آرابینوز، گالاکتیک اسید، 4 ـ متیل گلوکوروتیک اسید و آمبلی فرون میباشد . موارد استعمال: از باریجه بیشتر به عنوان طعمدهنده در محصولات غذائی مانند نوشابههای غیرالکلی و فرآوردههای گوشتی و یا معطرکننده و تثبیتکنندۀ عطرها در فرآوردههای آرایشی مورد مصرف قرار میگیرد. از باریجه در گذشته همراه با آنغوزه در ناراحتیهای عصبی استفاده میشده است . بنابر اعتقاد دامداران مصرف بوتۀ باریجه بوسیله حیوانات اهلی در تولید شیر آنها مؤثر است. لذا در مناطقی که دامداران از نظر تأمین علوفه رمستانه در مضیقه میباشند میتوان اجازۀ جمعآوری ساقههای خشک شده را پس از ریزش بذرهای تولیدی به آنها داد. موارد استعمال در گذشته: در طب گذشته، باریجه در اختلالات مقتضی در درمان تنگی نفس و سرفۀ مزمن مصرف میشده است . باریجه اثر نیروبخش، ضد نزله و ضد تشنج دارد ولی امروزه، استفاده از آن در طب داخلی به فراموشی سپرده شده است. آثار فارماکولوژیکی: باریجه بیشتر مصرف صنعتی دارد و روی آثار فارماکولوژیک آن کمتر مطالعه شده است. یک مورد تحقیق بر روی ملح اسید گالبانیک (گالبانات سدیم) نشان میدهد که باعث کاهش فشار سرخرگی و افزایش ادرار در موش گردیده است . آثار ضد دردی، ضد باکتری و ضد قارچی عصارههای خشک هیدروالکلی حاصل از اندام هوائی، ریشه، باریجۀ اشکی و عسلی و همچنین اسانس آن بررسی شده است که در مقایسه با مورفین اثر ضد دردی ریشه و اندام هوائی آن بیشتر و نوع اشکی معادل و نوع عسلی کمتر از مورفین گزارش شده است . همچنین اسانس باریجه بر میکروبهای مولد آکنه مؤثر بوده و رشد آنها را مهار میکند. عصارههای آب، هیدروالکلی، کلروفرمی در نگهداری امولسیونها به مدت 6 ماه بدون تغییر فیزیکی و اختصاصات ظاهری مؤثر بودند . مصارف صنعتی: از باریجه نوعی چسب مخصوص جهت چسباندن سنگهای قیمتی مانند الماس تهیه میشود. خاصیت مهم این چسب بیرنگی آن است. با این وجود بعلت اکتشاف و تولید چسبهای سینتیک، کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. علاوه بر مصارف فوق، اهمیت اصلی باریجه استفاده از آن در صنایع عطر و ادکلنسازی است، به طوری که یکی از خریداران اصلی عمدۀ باریجۀ ایران، کشور فرانسه و مؤسسه دیور آن کشور میباشد. مورد myrtus
اندام داروئی: بخش داروئی این گیاه را برگها تشکیل میدهند. برگهای گیاه همیشه سبز، پایا، متقابل، ساده نوک تیز، با حاشیه درشت، چرمی منقوط و به رنگ سبز تیره و معطر میباشد . این برگها چنانچه در سایه آفتاب خشک شده باشند رنگی پررنگ و بوئی مطبوع و تند دارند و در صورتی که در مقابل آفتاب شدید خشک شده باشند رنگ زرد پیدا کرده و بوی بسیار کمی خواهند داشت . زمان جمعآوری: بهترین زمان جمعآوری برگ از اواسط بهار تا اواسط تابستان است که گیاه حداکثر فتوسنتز را انجام میدهد . دامنۀ انتشار: در بین هرزویل و منجیل، لاب سفید در بختیاری، دره رودخانه خراسان، شهبازان، شهشوم، سراب، گیلانغرب، کرمان، نودان، کازرون، مهارلو در شیراز، نیریز به طرف شیراز، فسا، ممسنی، نزدیک حاجیآباد و بندرعباس پراکندگی دارد . مواد متشکله: برگهای این گیاه دارای 2ـ5/1 درصد حجمی اسانس است که قسمت عمده آن را ترپینولن (Terpinolen) 4/30%، سینئول، لینالول، ترپینئول (Terpineol)، لینالیل استات تشکیل میدهد . همچنین در برگ گیاه علاوه بر اسانس، تانن، فلاونوئید، ویتامین C (به میزان 82 میلیگرم در صد گرم برگ خشک) وجود داشته و فاقد آلکالوئید و گلیکوزیدهای قلبی بوده است . خواص درمانی: مورد به صورت موضعی در درمان تبخال ، به عنوان آنتی سپتیک و در درمان التهاب مخاط بینی استفاده میگردد . ضد احتقان، قابض، تقویتکننده و ضد عفونیکننده و ضد انگل است. مصرف موضعی آن در بهبود زخم و مصرف خوراکی آن در درمان اختلالات سیستم گوارشی و مجاری ادرار کاربرد دارد. همچنین به صورت خوراکی در ناراحتیهای مجاری تنفسی، سینوزیت و سرفههای خشک بکار میرود. کاربرد موضعی آن در آکنه، بواسیر و عفونت لثه و در پسوریازیس میباشد . موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته مورد را تحت عنوان «آس» یا «عمار» به معنی نیکوی و خوشبو نامیده بودند و برای آن اثرات قابض، ضد اسهال و تقویتکننده رویش مو قائل بودهاند . از دمکردۀ برگهای آن به صورت غرغره و دهانشویه در موارد آفت (Aphthae) استفاده میشده، همچنین معتقد بودند که اسانس مورد فرحآور و مقوی قلب است. آثار فارماکولوژیکی گیاه مورد: در یک مطالعه که در شرایط in-vitro اثر اسانس، عصاره محلول در آب، عصاره محلول در دیکلرومتان و عصاره محلول در روغن ذرت روی انواع میکروبها مطالعه شد مشخص گردید که اسانس مورد میتواند مانع رشد باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس، پسودوموناس آئروجینوزا، اشریشیاکلی گردد . اثر ضد ویروس پماد حاوی 10% اسانس گیاه مورد روی بیماران مبتلا به ویروس هرپس سیمپلکس تیپ 1 و 2 مورد آزمایش قرار گرفت. آزمایشها بر اساس روش علمی double blind و به صورت کاملاً اتفاقی در دو گروه تست و کنترل انجام گرفته است. در یک سری آزمایشات بالینی از 46 بیمار آلوده به ویروس هرپس 34 نفر پماد حاوی 10 درصد اسانس مورد و 12 نفر پماد کنترل را به صورت روزی 5ـ3 مرتبه در ناحیه ملتهب به مدت زمان 48 ساعت بهبودی مصرف نمودند. نتایج حاصله نشان میدهد که بیماران مبتلا به ویروس پس از این مدت زمان بهبودی کامل یافتهاند (. سمیت حاد خوراکی اسانس مورد در موش صحرائی برابر ml/kg 7/3 = LD50و در موش سوری برابر با ml/kg 2/2 است. در انسان مصرف خوراکی روزانه معادل ml/kg 2ـ1 بعنوان دارو بسیار بعید به نظر میرسد که ایجاد تحریکات یا اثرات نامطلوب نماید . اسانس مورد از طریق ایجاد بیحسی موضعی، اثرات ضد درد و ضد سوزش از خود نشان میدهد و در التیام زخمها بسیار مؤثر است. خارخاسک
میوه هاى این گیاه را در اواخر تابستان و اوایل پاییز جمع آورى مى نمایند. این گیاه پراكندگى وسیعى در نواحى مختلف كره زمین دارد. به طورى كه مى توان آن را در غالب نواحى دنیا مشاهده كرد. تركیبات شیمیایى گیاه خارخاسك شامل رزین، تاش، روغن ثابت، آلكالوئید، پلى فنل ها و مواد معدنى شامل كلسیم، فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، گوگرد، ازت و كلر است. پنج نوع ماده گلیكوزیدى نیز دارد كه همه آنها داراى گلوكز است و علاوه بر گلوكز قندهاى رامنوز، آرابینوز را هم شامل مى شود. خارخاسك به عنوان مدر، دفع كننده سنگ هاى مجارى ادرارى و تقویت كننده قواى جنسى به كار مى رود. در طب گذشته براى خارخاسك اثر مدر و دفع كننده سنگ هاى مجارى ادرارى و تقویت كننده قواى جنسى قائل بوده و از آن به عنوان درمان كننده عفونت و التهاب لثه استفاده مى شده است. از فرآورده هاى موجود در بازار مى توان قطره پروستاتان، قطره سنكل و قطره آفرودیت را نام برد گزنه urtica
اندام داروئی: برگها بخش داروئی این گیاه را تشکیل میدهند. زمان جمعآوری: بهترین زمان برداشت و جمعآوری برگهای این گیاه از اردیبهشتماه تا شهریورماه میباشد . دامنۀ انتشار: انتشار عمومی گیاه گزنه در نقاط مرطوب ایران، خصوصاً نواحی شمالی، غربی و مرکزی مانند اصفهان، شاهرود، بسطام، کوه کاشان و ارتفاعات 3000 متری است . مواد متشکله: در برگ گزنه، کلروفیل، کاروتن، گزانتوفیل، لوکوآنتوسیانیدین، فلاون، فلاونول به میزان کمتری از لوکوآنتوسیانیدین در این گیاه است . تریترپنها، استرولها شامل بتاسیتوسترول در گیاه موجود است . اسید فرمیک نیز در برگ گزنه وجود دارد . برگهای تازه گزنه حاوی سکرتین میباشد، همینطور دارای 5/1 درصد کلروفیل خالص است. برگ خشک گزنه 5/7% کلروفیل دارد. مواد فنلی نیز در این گیاه وجود دارد که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید، اسکولتین و کافئوئیل مالیک اسید و کلروژنیک اسید میباشد. تانن، موسیلاژ و نوعی گلیکوزید با اثر قرمزکنندگی پوست و مادۀ رنگی به نام اورتیسین (Urticin) و همچنین آلکالوئید اسکوپولتین (Scopoletin) نیز در گزنه موجود است. تریگلیسرید، دیگلیسرید و فسفولیپیدهای مختلفی از این گیاه جدا شده است . سیتوکینهای عمده گزنه شامل زآتین، زآتین نوکلئوتید، ایزوپنتیل آدنین، ایزوپنتیل آدنوزین، ایزوپنتیل آدنین نوکلئوتید و دیهیدروزآتین میباشد . همچنین ترکیبات ایندولی همراه با هیستامین و 5 ـ هیدروکسی ترپیتامین و اسیدهائی از جمله آسکوربیک اسید، سالیسینیک اسید و هورمونهای گیاهی و اسیدهای آمینه ضروری نیز جز ترکیبات گزنه است. در برگهای تازۀ گزنه عناصری مانند ازت، گوگرد، فسفر، پتاسیم، منیزیوم، کلسیم و عناصر نادر مانند آهن، روی، مولیبدن و مس موجود است. خواص درمانی گیاه گزنه: گزنه به صورت خوراکی بعنوان مدر، پائین آورندۀ قند و اسید اوریک و به صورت موضعی در درمان برخی از بیماریهای پوست و مو از جمله اگزما، بیماریهای التهابی و حتی در درمان ریزش مو، مورد استفاده قرار میگیرد . موارد استعمال در پزشکی گذشته: در طب گذشته از گزنه بعنوان مدر، ضد التهاب و مقوی قوه باه مورد استفاده قرار میگیرد. به طور سنتی گزنه تصفیهکنندۀ خون (blood purifier)، مدر (diuretic)، متوقف کنندۀ خونریزی (Styptic) و تونیک محرک در نظر گرفته شده است و برای درمان اسهال دیسانتری و بیماریهای مزمن کولون و بثورات مزمن پوستی به کار رفته است. آثار فارماکولوژیکی: ترکیبات فنلی موجود در گزنه که شامل کافئیک اسید، فرولیک اسید، سیناپیک اسید (Sinapic acid) فیستین (Fisetin) و میرستین میباشد. بر روی باکتریهائی مثل اشریشیاکلی، پروتئوس ولگاریس، کلبسیلا و پسودوموناس اثر دارد و عصارۀ این گاه بر روی سالمونلا و پروتئوس مقاوم به آنتیبیوتیک مؤثر است. همچنین باعث وقفه در رشد چندین مخمر، کپک و قارچ و باکتری شده است . اثرات ضد قارچی بعضی از ترکیبات موجود در گزنه نیز تأیید شده است . گزنه دارای اثر مدری است و اثر دیورتیک این گیاه با افزایش دفع کلر و اوره همراه است و ثابت شده است مصرف 14 روزۀ این گیاه موجب کاهش وزن بدن و کاهش فشار سیستولیک میگردد . برگ گزنه، منجر به کاهش التهاب میگردد. ریشه گزنه پرولیفراسیون سلولی در بافت هایپرپلاستیک خوشخیم پروستات و فعالیت اتصالی گلوبولین متصل شونده به هورمون جنسی را مهار میکند. در شرایط in-vitro عصاره قلیایی آبی برگ گزنه فعالیت ضد باکتری نشان داده است. این عصاره رشد استافیلوکوکها را در غلظت 500 و اسپوروزا را در غلظت 5/62 کاهش میدهد. مقادیر LD50برای دمکردۀ برگ گزنه و جوشاندۀ برگ گزنه که به صورت داخل وریدی به موشها تزریق گردید به ترتیب 1.92 g/kgو 1.72 g/kgبود. LD50در آزمایشات مزمن در رتهائی که به آنها از طریق گاواژ، دمکردۀ برگ گزنه داده شد برابر با 1.31 g/kgبود . دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:24 :: نويسنده : بها
آقایی از رفتن روزانه به سر کار خسته شده بود در حالیکه خانمش هر روز در خانه بود. در ساعت 9:00 او از یک کار طاقت فرسای روزانه خسته شده بود او به رختخواب رفت در حالیکه باید رضایت ......... روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی می کردند .متاسفانه انیشتن اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت. او باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد . همه پنهان شدند جز نیوتون،نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد.
دقیقا در مقابل انشتین100.99.98.97 انشتین شمرد،
او چشماشو باز کرد و دید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده. انشتین فریاد زد نیوتون بیرون( سك سك) نیوتون بیرون( سك سك) نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم...تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست... از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال می باشد بنابراین من پاسکالم پس پاسکال باید بیرون بره ...
*روزمرگم هرکه شیون کند،ازدوروبرم دور کنید همه را مست و خراب از می انگورکنید *مزدغسال مرا سیرشرابش بدهید مست مست ازهمه جا حال خرابش بدهید *برمزارم مگذارید بیاید واعظ پیرمیخانه بخواندغزلی ازحافظ *جای تلقین به بالای سرم دف بزنید شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید *روزمرگم وسط سینه ی من چاک زنید اندرون دل من یک قلم تاک زنید *روی قبرم بنویسید وفاداربرفت آن جگر سوخته ازاین دار برفت دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:17 :: نويسنده : بها
چقدر یه شکست تو زندگیت مهمه؟؟آیا باعث شکوفاییت میشه یا این که باعث میشه که نا امید بشی و دست از تلاش برداری..
If you are not big enough to lose, you are not big enough to win. اگر این قدر قوی نیستی که ببازی ..مسلما توانایی برتده شدن را نیز نخواهی داشت There are no secrets to success. It is the result of preparation, hard work, and learning from failure. هیچ رازی در موفقیت وجود ندارد..موفقیت نتیجه آمادگی..تلاش سخت..و درس گرفتن از شکست هاست The wisest person is not the one who has the fewest failures but the one who turns failures to best account.-- همیشه زیرکترین آدم ها کسانی نیستند که کمترین میزان شکست را دارند بلکه کسانی هستند که از شکست ها بهترین درس را میکیرند... Being defeated is often a temporary condition. Giving up is what makes it permanent.-- شکست معمولا یک موقعیت موقتی است..ولی نا امید شدن آن را به یک موقعیت دائمی تبدیل میکند Failure should be our teacher, not our undertaker. Failure is delay, not defeat. It is a temporary detour, not a dead end. Failure is something we can avoid only by saying nothing, doing nothing, and being nothing.-- شکست باید مثل یک معلم برای ما باشه ..نه یک مانع برای پیشرفت... شکست می تواند باعث بشه یه مقداری عقب بیافتی از کارات ولی نباید مسبب مغلوب شدنت باشد... شکست به منزله یک وقفه توی کارات هست ولی نه یک نفطه پایان. .تنها در صورتی میتوانی از شکست اجتناب کنی که چیزی نگی ..کاری نکنی...و هیچ چی نباشی ... ....... یعنی در واقع پاهات رو رو به قبله دراز کنی و هیچ کاری نکنی If you can't make a mistake, you can't make anything. اگرنمی تونی اشتباه کنی یعنی هیچ کاری نمی تونی بکنی No one ever won a chess game by betting on each move. Sometimes you have to move backward to get a step forward. هیچ کسی نمیتونه شرط ببنده که با یه حرکت قادر به برنده شدن در یک بازی شطرنج هست... یه زمانهایی لازمه تو یه قدم عقب نشینی کنی تا بتونی یه قدم به جلو بر داری Our greatest glory is not in never falling, but in rising every time we fall. بزرگترین موهبت این نیست که هیچ زمان شکست نخوری... بلکه این است که بعد از هر شکست بتونی دوباره بلند شی I am not judged by the number of times I fail, but by the number of times I succeed; and the number of times I succeed is in direct proportion to the number of times I can fail and keep on trying. - قضاوت دیگران نسبت به من روی تعداد دفعاتی نیست که شکست خورده ام..بلکه روی تعداد دفعاتی است که موفق شده ام .. و تعداد دفعاتی که موفق شده ام دقیقا زمانی بوده که بلا فاصله بعد از این که شکست خورده ام دوباره به تلاش ادامه داده ام و موفق شده ام.... .... Most people give up just when they're about to achieve success. They quit on the one yard line. They give up at the last minute of the game, one foot from a winning touchdown.-- بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی If there exists no possibility of failure, then victory is meaningless. اگر احتمال شکست وجود نداشت ..پیروزی بی معنی بود پدر بزرگ، درباره چه می نویسید؟ -درباره تو پسرم، اما مهمتر از آنچه می نویسم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی، مثل این مداد بشوی. صفت اول: می توانی کارهای بزرگ کنی، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند. اسم این دست خداست، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد. صفت دوم: باید گاهی از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی. این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیز تر می شود (و اثری که از خود به جا می گذارد ظریف تر و باریک تر) پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی، چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی. صفت سوم: مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه، از پاک کن استفاده کنیم. بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست، در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری، مهم است. صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است.. و سر انجام پنجمین صفت مداد: همیشه اثری از خود به جا می گذارد. پس بدان هر کار در زندگی ات می کنی، ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کار می کنی، هشیار باشی وبدانی چه می کنی. دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:14 :: نويسنده : بها
مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟" خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد.
! افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.. مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!" آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت! افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!" وقتی که عیسی مسیح مصلوب شد، داشت به شما فکر می کرد!
دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:12 :: نويسنده : بها
مگر نگفتیم که الیناسیون در هر شکلی که باشد عبارت است از این که :« انسان آن چرا که هست به عنوان خود احساس نکند ، بلکه چیزی را به نام خودش احساس کند که خودش نیست » این انسان الینه شده است حالا این را به عنوان خودش احساس می کند و خودش نیست چه پول باشد چه ماشین چه گیشه ی 345 باشد و چه زهد باشد چه معشوق و چه آن الاغ باشد هیچ فرق نمی کند و فقط دلبستگی به شانس و سلیقه طرف دارد . « فرهنگ » چیست ؟ در این جا نمی خواهم تعاریف گوناگون « فرهنگ » را نقل کنم . فرهنگ هر تعریفی که داشته باشد به هر حال در این عبارتی که من می گویم می گنجد : « فرهنگ عبارت است از مجموعه تجلیات ( به صورت سمبل ها ، علائم ، آداب و رسوم ، سنت ها ،آثار ، رفتار ها ی جمعی و ...) معنوی ، هنری ، تاریخی ، ادبی ، مذهبی و احساسی یک قوم که در طول تاریخ آن قوم فراهم آمده و شکل مشخصی گرفته است . این تجلیات ، دردها ، نیاز ها ، کیفیت جنس روح و فطرت ، خصوصیات اجتماعی و زیست مادی وبالاخره روابط اجتماعی و ساختمان اقتصادی آن قوم را توجیه می کند و به او هویت می بخشد ». موقعی که من مذهب خودم ، ادبیات خودم ، احساس ها و رنج ها و دردها و نیاز ها ی خودم را در فرهنگ خودم احساس میکنم در واقع خودم را احساس می کنم « خود » اجتماعی و تاریخی ( نه فردی ) من ، یعنی سرچشمه ای که این فرهنگ از آن جوشیده و از آن زاییده است . بنابر این فرهنگ ، روبنا و نمودی است از زیر بنا و « بود » واقعی جامعه و تاریخ جامعه ی من . اما عوامل مصنوعی و غالباً مشکوک در جامعه که شرایط اجتماعی یا روابط اجتماعی خاصی دارد و در دوره ی تاریخی خاصی که دوره ی تاریخی اوست قرار دارد و با درد ها و رنج ها احساس ها و حساسیت ها ی خاصی آشنااست که روح او گذشته ی او تربیت او و جامعه ی مادی و اجتماعی او ان را ایجاب کرده است فرهنگ او را از ذهن او می زداید و بعد فرهنگ دیگری و روابط اجتماعی و سیاسی دیگری است جانشین آن می کند . فرهنگ جامعه ی دیگری را به نام فرهنگ خودم احساس می کنم و آن گاه از دردهایی می نالم که درد من نیست از بدبینی هایی فریاد میکشم که آن بدبینی ها متناسب با واقعیت ها ی فرهنگی ،فلسفی و اجتماعی من نیست ، آرمان ها ، آن ایده آل ها و رنج هایی پیدا میکنم که آن آرمان ها آن ایده آل ها و آن رنج ها در آن جامعه طبیعی است و مال آن جامعه و شرایط اجتماعی ،اقتصادی ، سیاسی و تاریخی آن جامعه است نه مال من . اما من آن درد ها ، رنج ها ، و آرمان ها را به عنوان رنج ها و درد ها و آرمان ها ی « خودم » می یابم . بدین گونه من به وسیله ی فرهنگ دیگری الینه شده ام . این سیاه پوست در افریقا ، این بربر در شما افریقا ، این ایرانی و هندی در اسیا هر کدام دارای گذشته ی خاصی و وضع حاضر خاصی هستند اما رنج هایی را در خود به عنوان « رنج ها ی خود » می یابند که رنج ها ی بعد از دوره ی قرون وسطی و پس از رنسانس قرن شانزدهم و بعداز نهضت روشنفکری قرن هفدهم و بعد از سیانتیسم قرن هیجدهم و بعد از عصر ایدئولوژی ها ی قرن نوزدهم ودنیای سرمایه داری پس از جنگ بین الملل اول و دوم است ! پس به تو چه مربوط است ؟ ! اخر کدام یک از اینها مال تو بوده که حالا رنج یا ایده ال یا درمان و احساسش و عکس العمل هایش و آثارش مال تو باشد ؟ درست مثل این می ماند که من درد پا داشته باشم اما از درد اعصاب بنالم ! چرا؟ برای این که با کسی همیشه تماس دارم و کسی را میشناسم که خیلی از من فهمیده تر و پولدارتر و آقاتر و محترم تر است و اعصابش خراب است . من به عنوان یک دردمند پا درد دارم اما به عنوان درمان دنبال دوای اعصابم ، چه ضعف اعصاب و درد روحی دیگری را در خودم احساس می کنم نه پا درد خودم را . پس « من » ، « خود » را آن چنان که هستم احساس نمی کنم بلکه آن چنان که او احساس میکند یعنی « الینه » هستم . نمیبینید در جامعه ای گرسنگی و بی سوادی عمومی وجود دارد اما در همان حال روشنفکرش مثل نسل جوان امریکایی یا انگلیسی یا فرانسوی فکر می کند ، حساسیت دارد احساس درد و آرمان دارد ؟ رنج او وفور نعمت و برخورداری و نقص و ضعف معنویات است و او دنبال آرامش می گردد به دنبال تسکین می گردد . بیماری او از نظم شدیدی است که ماشین بر او تحمیل کرده است . این نظم ، دردی را برای او به وجود آورده که از ان درد می نالد .اما من ، منی که درد « بی ماشینی » دارم از« درد ماشین » می نالم ! چه قدر مضحک است ما که زیر ماشین رفته ایم و دست و پا و دنده هایمان در هم شکسته و از سر و صورتمان خون می ریزد ادای کسی را در می آوریم که پشت فرمان نشسته و ما رازیر گرفته و از ماشین نشینی و آدم زیر کنی حوصله اش سر رفته است ! این الیناسیون فرهنگی است . "دکتر علی شریعتی دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:10 :: نويسنده : بها
25 اکتبر زادروز «ماكس ستیرنر» فیلسوف آلمانی است که بسال 1806 به دنیا آمد و 50 سال عمر کرد و در برلین درگذشت. نکات جالب بسیار از او که یک فیلسوف هگلی بود باقی مانده است ازجمله اینکه بدون ارتقاء سطح آگاهی های مردم، دمكراسی واقعی تامین نخواهد شد. دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 21:7 :: نويسنده : بها
«پروكلوس لیکائوس» فیلسوف، نویسنده و ریاضیدان یونانی هجدهم [و طبق برخی محاسبات هفدهم] اپریل 485 میلادی در 73 سالگی درگذشت. وی که از فلاسفه نئوافلاتونی بود هرگز ازدواج نكرد و گوشت نخورد. تعریف پروکلوس از اینتلِکت و اینتلِکچوال (انتلکتول ـ اصطلاحا؛ روشنفکر) که همانا توان و ظرفیت دانستن و انسان آگاه است تا به امروز تغییر نکرده است. پروکلوس گفته است که اینتلِکچوال (انتلکتول) فردی است که تفکّر و رفتار غیرمادی داشته باشد. وی استدلال کرده است که انسان ذاتا تمایلات معنوی و اخلاقی دارد و وضعیت و شرایط جامعه در او آزمندی و آمادگی تعرّض بوجود می آورد و تمدن و فرهنگ جوامع را متفاوت می سازد. بزعم پروکلوس، انسان آگاه فردی است عاطفی، اهل استدلال و مواظب احوال دیگران و حساس نسبت به ظلم و بیدادگری. صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|